یک تامل/
پارسینه/پرویز حریان ارنگه: از بازخوردهای اعلام نامزدی سیدحسن خمینی در مجلس خبرگان می توان دریافت که گروه دلواپسان -که می توان آنان را ملغمه ای از شکست خوردگان انتخابات 92 نامید- از آمدن سید حسن خمینی به عرصه انتخابات خبرگان عمیقا ناخشنود هستند.
پیش از این، آنها بارها به سوی سید حسن خمینی حمله برده بودند. او را «حسن مصطفوی» میخواندند و میخواستند اینگونه القا کنند که او راهی جدا از راه امام دارد. در مراسم سالگرد ارتحال با شعار نگذاشتند او سخنرانی کند و بعد شایعه کردند که با نجار وزیر وقت کشور درگیر شده است.
انتظار میرفت که پس از اعلام شرکت در خبرگان، این حملهها فزونی یابد. در همین چند روز، شاهد این حملات بودهایم و بیتردید افزایش خواهد یافت.
کاربری به اسم وحید یامینپور در نوشتهای که نشان از ناآگاهی وی است، عدم شرکت حسن خمینی در امتحان خبرگان را نشان "خوی اشرافیگری" او دانسته است. این کلمات نشان از این دارد که آنها حملاتی از جنس حملاتی که به هاشمی کردند، برای خمینی جوان آماده کردهاند، حملاتی که عملا به بازسازی وجهه هاشمی در جامعه کمک کرد و باعث تشکیل دوقطبی ئی شد که عملا هاشمی در آن توانست گروه هدف مخاطبانش را بسیار افزایش دهد.
حتی به وضوح می توان دریافت که سیدحسن خمینی تلویجا برای آغاز دوران جدید فعالیت سیاسی خود، از تجربه هاشمی استفاده کرده است و دلواپسان هم با همان روش های قدیمی عملا به "ستاد انتخاباتی زودهنگام حسن خمینی" تبدیل شده اند و آوازه او را به اقصی نقاط کشور می رسانند.
نکته اشتباه دیگر در این حمله دلواپسان این است که خیال میکنند هر جوانی که بخواهد در خبرگان شرکت کند، باید در امتحان کتبی و شفاهی شرکت کند. اما اینگونه نیست. یکی از شرایط نامزدهای خبرگان، اجتهاد متجزی است.
تشخیص این شرط به عهده شورای نگهبان است. راههای تشخیص اجتهاد هم منحصر در امتحان نیست. اگر رهبر معظم انقلاب صریحاً یا تلویحاً اجتهاد کسی را تأیید کرده باشد، نیازی به امتحان نیست و شورای نگهبان تأیید رهبری را میپذیرد. مثلاً اینکه مقام معظم رهبری فردی را عضو فقهای شورای نگهبان قرار دهد، این نشان از تأیید ضمنی اجتهاد اوست.
آیت الله مؤمن از فقهای شورای نگهبان در مصاحبهای با مجله حکومت اسلامی راههای احراز اجتهاد نامزدهای خبرگان را اینگونه شمرده است:
«اما در مورد احراز اجتهاد نامزدها, یک راه همان تأیید رهبری است, اما اگر در مورد کسی تأییدی از جانب رهبری نبود, راه های دیگری در نظر گرفته شده است: یکی این که اکثر فقهای شورای نگهبان, اجتهاد کسی را تأیید کنند. راه دیگر این است که کاندیداها خودشان رساله های علمی و فقهی که دارند عرضه کنند, تقریرهای درس خارج البته به صورتی که نظر خودشان هم در آن آشکار باشد نه این که فقط صرف رونویسی و دفتر پرکردن باشد تا بتوان از آن تقریرات, نظر تقریرکننده را فهمید و اجتهادش را احراز کرد. راه دیگر امتحان گرفتن است. »[فصلنامه حکومت اسلامی، ش ۸]
یعنی بر خلاف تصور دلواپسان، راه احراز اجتهاد تنها امتحان کتبی نیست. تأیید رهبر معظم انقلاب، شناخت اکثریت فقهای شورای نگهبان، رساله علمی و حتی تقریر درس خارج به شرط اینکه حاوی نظرات فرد باشد از راههای احراز اجتهاد در نزد شورای نگهبان است.
حسن خمینی، چندین سال است که به تدریس خارج که به بالاترین سطح دروس حوزوی است، اشتغال دارد. چندین کتاب علمی منتشر کرده است. به سادگی میتوان گفت که هیچ نیازی به امتحان گرفتن از حسن خمینی نیست. حتی اگر فقهای شورای نگهبان اجتهاد او را ندانند، او رسالههای فقهی دارد که ارائه دهد.
اما دلواپسان،کاری به قانون ندارند، آنها میخواهند سنگشان را قربةالی الله به خمینی جوان بزنند،تاکید بر ضرورت امتحان فقهی سیدحسن خمینی بیشتر به تاکتیک موقت شبیه است تا استراتژی موثر برای مهار خمینی جوان.
پیش از این، آنها بارها به سوی سید حسن خمینی حمله برده بودند. او را «حسن مصطفوی» میخواندند و میخواستند اینگونه القا کنند که او راهی جدا از راه امام دارد. در مراسم سالگرد ارتحال با شعار نگذاشتند او سخنرانی کند و بعد شایعه کردند که با نجار وزیر وقت کشور درگیر شده است.
انتظار میرفت که پس از اعلام شرکت در خبرگان، این حملهها فزونی یابد. در همین چند روز، شاهد این حملات بودهایم و بیتردید افزایش خواهد یافت.
کاربری به اسم وحید یامینپور در نوشتهای که نشان از ناآگاهی وی است، عدم شرکت حسن خمینی در امتحان خبرگان را نشان "خوی اشرافیگری" او دانسته است. این کلمات نشان از این دارد که آنها حملاتی از جنس حملاتی که به هاشمی کردند، برای خمینی جوان آماده کردهاند، حملاتی که عملا به بازسازی وجهه هاشمی در جامعه کمک کرد و باعث تشکیل دوقطبی ئی شد که عملا هاشمی در آن توانست گروه هدف مخاطبانش را بسیار افزایش دهد.
حتی به وضوح می توان دریافت که سیدحسن خمینی تلویجا برای آغاز دوران جدید فعالیت سیاسی خود، از تجربه هاشمی استفاده کرده است و دلواپسان هم با همان روش های قدیمی عملا به "ستاد انتخاباتی زودهنگام حسن خمینی" تبدیل شده اند و آوازه او را به اقصی نقاط کشور می رسانند.
نکته اشتباه دیگر در این حمله دلواپسان این است که خیال میکنند هر جوانی که بخواهد در خبرگان شرکت کند، باید در امتحان کتبی و شفاهی شرکت کند. اما اینگونه نیست. یکی از شرایط نامزدهای خبرگان، اجتهاد متجزی است.
تشخیص این شرط به عهده شورای نگهبان است. راههای تشخیص اجتهاد هم منحصر در امتحان نیست. اگر رهبر معظم انقلاب صریحاً یا تلویحاً اجتهاد کسی را تأیید کرده باشد، نیازی به امتحان نیست و شورای نگهبان تأیید رهبری را میپذیرد. مثلاً اینکه مقام معظم رهبری فردی را عضو فقهای شورای نگهبان قرار دهد، این نشان از تأیید ضمنی اجتهاد اوست.
آیت الله مؤمن از فقهای شورای نگهبان در مصاحبهای با مجله حکومت اسلامی راههای احراز اجتهاد نامزدهای خبرگان را اینگونه شمرده است:
«اما در مورد احراز اجتهاد نامزدها, یک راه همان تأیید رهبری است, اما اگر در مورد کسی تأییدی از جانب رهبری نبود, راه های دیگری در نظر گرفته شده است: یکی این که اکثر فقهای شورای نگهبان, اجتهاد کسی را تأیید کنند. راه دیگر این است که کاندیداها خودشان رساله های علمی و فقهی که دارند عرضه کنند, تقریرهای درس خارج البته به صورتی که نظر خودشان هم در آن آشکار باشد نه این که فقط صرف رونویسی و دفتر پرکردن باشد تا بتوان از آن تقریرات, نظر تقریرکننده را فهمید و اجتهادش را احراز کرد. راه دیگر امتحان گرفتن است. »[فصلنامه حکومت اسلامی، ش ۸]
یعنی بر خلاف تصور دلواپسان، راه احراز اجتهاد تنها امتحان کتبی نیست. تأیید رهبر معظم انقلاب، شناخت اکثریت فقهای شورای نگهبان، رساله علمی و حتی تقریر درس خارج به شرط اینکه حاوی نظرات فرد باشد از راههای احراز اجتهاد در نزد شورای نگهبان است.
حسن خمینی، چندین سال است که به تدریس خارج که به بالاترین سطح دروس حوزوی است، اشتغال دارد. چندین کتاب علمی منتشر کرده است. به سادگی میتوان گفت که هیچ نیازی به امتحان گرفتن از حسن خمینی نیست. حتی اگر فقهای شورای نگهبان اجتهاد او را ندانند، او رسالههای فقهی دارد که ارائه دهد.
اما دلواپسان،کاری به قانون ندارند، آنها میخواهند سنگشان را قربةالی الله به خمینی جوان بزنند،تاکید بر ضرورت امتحان فقهی سیدحسن خمینی بیشتر به تاکتیک موقت شبیه است تا استراتژی موثر برای مهار خمینی جوان.